مخلوق از خالق جدا نیست

نیست مخلوق از خدا هرگز جدا

از ازل دادست او این را ندا

در سرشت تو وجود من بود

گر نباشم من وجودت کی بود

تو به من هرگز نداری دسترس

من جدا هرگز نیم از هیچ کس

رهنمودت کرده ام در زندگی

در حیات خود کن از من بندگی

گر که خواهی بوده باشی در جهان

از زبان و دست مردم در امان

آنچه دادست او به تو.تو هم بده

تا که باشی دور از هر نوع بزه

دانش و بینش ز ما رفته برون

حقه کینه شد به جای آن درون

خلق عالم نیستند از حق جدا

جسم انها مختلف روح از خدا

چون چنین است دشمنی با هم خطا

راه حق عشق است و نیکی و وفا

 

 

محمدرضا نکویی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد