ذات ما دم از وجود حق زند
گر نباشد کی وجودی دم زند
عقل حق را می شناسد حق بگو
گر که دیدی نیست حق هرگز نگو
راه حق را دوست می دارند همه
چون که در آن نیست شک و واهمه
هر عمل دیدی که در آن ترس هست
هاتفی گوید که آن کار بد است
در میان جان و تن هرگز نباشد فاصله
در جهان آخرت هرگز نباشد واسطه
محمدرضا نکویی
ذات ما دم از وجود حق زند
گر نباشد کی وجودی دم زند
عقل حق را می شناسد حق بگو
گر که دیدی نیست حق هرگز نگو
راه حق را دوست می دارند همه
چون که در ان نیست شک و واهمه
هر عمل دیدی که در ان ترس است
هتفی گوید که در آن کار بد است
در میان جان و تن هرگز نباشد فاصله
در جهان آخرت هرگز نباشد واسطه
محمد رضا نکویی