قصد من از رفتن آنجا ۳ چیز
تو مپندار این کنم بی هیچ چیز
اول آنکه راه رفتن تا به پارک
دومش خوردن هوای صاف و پاک
سومش دیدن یاران رئوف
دور گشتن از قضایای مخوف
گر که آرامش همی خواهی بیا
تو بکن این کار هر روز همچو ما
چون که پیری بس مشین در خانه ات
گر بشینی پیش افتد مردنت
محمدرضا نکویی