آرزوهای بلند آسان نمی آید به شست
همت قدرت همی خواهد که گیرد آن به دست
این توان در هر که باشد عیب نیست
آشکار است این و دیگر غیب نیست
محمدرضا نکویی
یا ایها الدین آمنوا ان کثیرا من الا حبار و الرهبان لیا کلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل
الله والذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشر هم بعذاب الیم
سوره توبه / آیه 34
بخوان منظومه من تا توانی
که هرگز در زمانه در نمانی
اگر باشی به کار خویش دانا
به عمرت بوده و هستی توانا
ز غفلت دور شو تا می توانی
خرد را پیشه کن در نوجوانی
همه گویند تا خر در جهان است
دگر مفلس در آنجا در نماند
تعصب گر شود همراه مردی
به دنیا بدتر از آن نیست فردی
هر آن کس با تعصب اخت گردد
تعقل از همان کس دور گردد
شد آفت خورد چون موریانه
همه هستی او دانه به دانه
پذیرش تو مکن هر آنکه خواندی
مکندر گوش خود آنچه شنیدی
خدا باشد فرا راهت به عالم
خودش تعلیم داده او به آدم
تو را کرده در این عام توانا
به هر کار بوی هشیار و دانا
اگر عقل خودت را باز یابی
بدان هرگز به دنیا بر نمانی
محمدرضا نکویی
به نام خداوند کون مکان
که یار همه بده در هر زمان
به هر جا بود وجودش عیان
که قاصر بود وصف او را زبان
مشین تو به امید پیشینیان
که بودند آنها جنین و چنان
زمانی که بودند آنها گذشت
دگرگونی آمد در این پهن دشت
نگاهی بکن چشم خود باز کن
به هر روز فکر نو باز کن
اگر طالب راحتی ای بشر
ز افکار بی پایه کن تو حذر
زمینی که باشد ز بهر عباد
دگز جای دشمن ستیزی مباد
محمد رضا نکویی