سپاهان چو دریست اندر جهان
که بر هیچ کس این نباشد نهان
بود در میانش یکی زنده رود
که بر خاک پاکش فرستم درود
محیطش پر از مردم رنجبر
هم از عالم تاجر پیشه ور
به گیتی نباشد چنین آب و خاک
من از دشمنانش بوم بیمناک
زمینش همه سبز و پر از درخت
که خلقش همه بوده اند نیکبخت
بلا ها از این سرزمین دورباد
دو چشم بدانداندیش او کور باد
محمدرضا نکویی
و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم فضیل الله من یشاء و هو العزیز الحکیم
سوره ابراهیم / آیه۴
آنان که به حق پرستی آگاه شدند
رفتند از این جهان و بس شاد شدند
افسوس که بسیار نفهمیده و گمراه شدند
کاری که نباید بکنند کرده گرفتار شدند
ای که خود بینی و چشم و نظرت تنگ شده
از چنین کار همه کار جهان لنگ شده
محمدرضا نکویی
آن قدر باشد مقام حق رفیع
که ندارد هیچ کس از او خبر
آنکه خواهد بر وجودش پی برد
تا نبیند این جهان را کی برد
محمدرضا نکویی